پیش نیازهای مشارکت
در شرایطی که انگیزه پایین باشد تمایل به مشارکت پذیری کاهش می یابد . بنابراین لازم است پیش نیازهای مشارکت قبلاً فراهم گردد که بعضاً عبارتند از :
- زمان کافی برای مشارکت در اختیار باشد
- مزایای مادی و معنوی آن از زیان های احتمالی آن بیشتر باشد
- افرادازتوانایی لازم برای کار روی آن موضوع برخوردارباشند(آموزش کارکنان درباره مشارکت)
- توانایی متقابل برای ارتباط فراهم باشد
- احساس بین و خطری برای هیچ یک از طرف ها وجود نداشته باشد.
- در قلمرو موضوعات مربوط به افراد دیگر باشد (مرتبط بودن مشارکت با کارکنان)
- بالا بودن آگاهی افراد
- جو سیاسی سالم و فراهم بودن امنیت شغلی
- بسترسازی فرهنگی برای تحلیل درستی و سودبخشی مشارکت
- جلب حمایت و پشتیبانی مدیریت بلندپایه سازمان
- فراهم آوردن فرصت کافی برای آشنایی با نظام مشارکت
- فراهم آوردن نظام پاداش ، سهیم شدن در سود و دستاوردهای مشارکت
- پی گیری نتیجه های برخاسته از کوشش های مشارکت جویانه
- وجود مشاوران شایسته و کاردان
۲-۲-۱۰- درجات مشارکت
درجه مشارکت از دیدگاه بلاسکو و التو (۱۹۶۹) عبارت است از میزان نفوذ و کنترلی که کارکنان در تصمیم گیری سازمان اعمال می کنند . با توجه به این تعریف مشکل است که به طور قاطع گفته شود در سازمانی تصمیم گیری مشارکتی به شکل مطلق و کامل آن وجود دارد یا نه ، بلکه می توان درجات مشارکت را مورد لحاظ قرار داد . طیف مشارکت از صفر شروع و با گذشتن از درجات مختلف مشاوره به مشارکت کامل ختم می شود. مشارکت ممکن است از ارائه صرف یک عقیده در جایی غیر از مرکز ثقل تصمیم گیری شروع و عضویت در یک گروه کاری که دارای اختیار تصمیم گیری روی مساله خاصی است ختم شود . برای روشن کردن درجات مشارکت کارکنان لازم است کوششهای نظریه پردازان سازمانی را به شرح زیر مورد بررسی قرار دهیم :
کیت دیویس (۱۹۵۷ ) یکی از نظریه پردازان مدیریت می گوید که مشارکت درجاتی دارد که از صفر تا بی نهایت ادامه پیدا می کند . مطابق نظر دیویس ، سه درجه مشارکت عبارتند از :
الف – تفاهم متقابل : این درجه از مشارکت به افراد کمک می کند تا به شناخت نسبی از وظایف و گرایشهای یکدیگر برسند .
ب – مشاوره ای : در این موقعیت فرد می تواند پیشنهادهای سازنده ای در مرحله تصمیم گیری ارایه نماید اما قدرت اجرایی برای اعمال ایده های خود ندارد .
ج – قدرت تصمیم گیری : در این مرحله گروه دارای اختیار تصمیم گیری است .
گیلز( ۱۹۸۳ ) درجات مشارکت را به صورت زیر طبقه بندی می کند:
الف- سهیم شدن در اطلاعات : اطلاعات از طریق کانالهای ارتباطی در اختیار کارکنان قرار می گیرد
ب – مشورت : اطلاعات دو طرفه بین کارکنان و مدیریت جریان پیدا می کند و کارکنان این فرصت را می یابند که پیشنهادها و ایده های خود را مطرح کنند .
ج – تصمیم گیری مشترک : مدیریت و کارکنان یا نمایندگان آنها به اتفاق تصمیم گیری می کنند .
د – خود مدیریتی : حق تصمیم گیری و انتخاب به کارکنان منتقل می شود .
سایر دانشمندان علوم اجتماعی از قبیل مارچ و سایمون (۱۹۸۵ ) و هلر و یوکل (۱۹۶۹ ) و … درجات مشارکت را که اقتدار آمرانه رهبری رئیس مدار در یک انتها و رهبری دموکراتیک در انتهای دیگر آن قرار دارد . بر روی یک طیف ترسیم کرده اند.
آنها پیشنهاد می کنند که قابلیت رهبری می تواند بر حسب درجه مشارکت کارکنان در تصمیم گیری تغییر پیدا کند . در واقع ، اکثر دانشمندان به طور کلی درجات مشارکت را در سه طبقه عمده عدم مشارکت، مشارکت جزئی و مشارکت کامل تقسیم بندی کرده اند. (والایی شریف ، ۱۳۸۴ ،ص ۲۷) .