عوامل موثر بر توانمندسازی کارکنان
در خصوص عوامل تأثیرگذار بر ایجاد احساس توانمندی در کارکنان مطالعات متنوعی صورت گرفته است. هر کدام از محققین از جنبههای گوناگونی به مبحث توانمندسازی پرداختهاند و عوامل و ویژگیهایی را که در این زمینه موثر میباشند مورد بررسی قرار دادهاند. از جمله :
عوامل فردی: تحصیلات، سابقه کار، جنسیت، نژاد، کانون کنترل درونی، عزتنفس
عوامل گروهی: اثربخشی گروه، اهمیت گروه، اعتماد درون گروهی، ادراک افراد گروه نسبت به تاثیرشان بر مدیران.
عوامل سازمانی: ابهام در نقش، دسترسی به منابع، حیطه کنترل، دسترسی به اطلاعات، حمایت اجتماعی سیاسی، جایگاه فرد در سلسله مراتب سازمانی، جو مشارکتی واحد کار(ضیائی، نرگسیان و آیباغی، ۱۳۸۷)
همچنین این عوامل تاثیرگذار بر توانمندسازی را به دو دسته سوقدهنده و بازدارنده به شرح ذیل بیان نمودهاند:
- عوامل سوق دهنده
در فرایند توانمندسازی کارکنان، برخی عوامل نقش موثری در تسریع و تقویت آن ایفا میکنند تعدادی از این عوامل به شرح زیر میباشد:
*مشخص بودن اهداف، مسئولیتها و اختیارات در سازمان؛
*غنیسازی شغلی کارکنان؛
*حفظ روحیه کارکنان و توسعه مهارتهای تعلق و همبستگی سازمانی؛
*ایجاد جو اعتماد، صمیمیت و صداقت در سازمان؛
*شناخت و قدردانی از زحمات، ابتکارات و ابداعات کارکنان؛
*شروع مشارکت و کار گروهی؛
*تسهیل ارتباطات در همه سطوح سازمان؛
*ایجاد محیط کاری با نشاط؛
*بهینهسازی فرایندها و روشهای کاری؛
*بالا بودن اطلاعات، دانش و مهارت شغلی کارکنان(ساجدی و امیدواری، ۱۳۸۶).
- عوامل بازدارنده(موانع توانمند سازی):
نیروهای بازدارنده زیادی وجود دارد که در جهت بازداشت یا کاهش تاثیر عملکرد نیروهای سوقدهنده در فرایند توانمندسازی عمل میکنند مهمترین این عوامل عبارتند از:
- ویژگیهای شخصیتی مدیران: که میتوان در سه مقوله زیر طبقهبندی کرد:
الف) نگرش مدیران در مورد کارکنان: مدیرانی که از توانمند ساختن کارکنان مربوطه خوداری میکنند، اغلب بر این باورند که زیردستان آنان برای انجام کار مورد نظر از تبحرکافی برخوردار نیستند و علاقهمند به پذیرش مسئولیت بیشتری نمیباشند.
ب) احساس تضعیف امنیت شخصی مدیران: بعضی از مدیران از آن بیمناکاند که توانمندسازی کارکنان، موجب تضعیف جایگاه آنان و امتیازات مربوطه گردد.
ج) تبعیت مدیران از سبک مدیریتی خودکامه: مدیرانی که کارکنان خود را توانمند نمیسازند، اغلب شدیداً نیازمند آنند که آنچه را در جریان است، در دست بگیرند و آن را هدایت و برآن حکومت کنند.
۲٫عوامل ساختاری: موارد زیر را میتوان در ز مره عوامل ساختاری قلمداد نمود:
*عدم وجود یک تعریف مشخص از توانمندسازی کارکنان؛
*مقاومت کارکنان در برابر تغییر به علت وجود جو تحمیلی برنامهها و آماده ننمودن قبلی آنها؛
*فقدان بینش و فرهنگ توانمندسازی در سازمانها؛
*وجود ساختارهای رسمی و دیوانسالاری افراطی در سازمانها؛
*فقدان ارتباط باز و کامل در سازمان؛
*فقدان نظامهای سازمانی مناسب از جمله برنامهریزی، پاداشدهی، ترفیع، آموزش، استخدام و انتصاب در جهت پشتیبانی از توانمندسازی منابع انسانی در سازمانها(بابایی، خلیلی و یقینلو، ۱۳۸۱).