پایان نامه : ساختار اجتماعی-فروش و دانلود فایل-فروش و دانلود پایان نامه

معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی
بررسی مقایسهای برانگیختگی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی
بررسی مقایسهای لذتگرایی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی
بررسی مقایسهای موفقیت در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی
بررسی مقایسهای خوداتکایی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی
بررسی مقایسهای جهانگرایی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی
۱-۵- سؤالات تحقیق:
آیا بین ارزشها در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد؟
آیا بین خیرخواهی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد؟
آیا بین سنتگرایی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد؟
آیا بین همنوایی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد؟
آیا بین امنیت در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد؟
آیا بین قدرت در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد؟
آیا بین برانگیختگی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد؟
آیا بین لذتگرایی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد؟
آیا بین موفقیت در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد؟
آیا بین خوداتکایی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد؟
آیا بین جهانگرایی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد؟
۱-۶- فرضیههای تحقیق:
فرضیه اول: بین ارزشها در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد.
فرضیه دوم: بین خیرخواهی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد.
فرضیه سوم: بین سنتگرایی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد.
فرضیه چهارم: بین همنوایی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد.
فرضیه پنجم: بین امنیت در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد.
فرضیه ششم: بین قدرت در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد.
فرضیه هفتم: بین برانگیختگی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد.
فرضیه هشتم: بین لذتگرایی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد.
فرضیه نهم: بین موفقیت در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد.
فرضیه دهم: بین خوداتکایی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد.
فرضیه یازدهم: بین جهانگرایی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد.
۱-۷- تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه ها :
۱-۷-۱- تعاریف مفهومی :
ارزش: ارزش، در واقع اعتقاد دیرپای به این است که شیوهی خاصی از رفتار یا وضع غایی وجود، از لحاظ شخصی یا اجتماعی بر یک شیوهی رفتار یا وضع غایی وجود ضد یا عکس آن، ارجحیت دارد (دلخموش، ۱۳۸۶). شوارتز (۱۹۹۲ و ۱۹۹۴) ارزشهای انسانی را به عنوان تجسمهای شناختی از هدفهای خواستنی و انتزاعی، فراموقعیتی و با رفتار ناوابسته دانسته و درجه اهمیت آنها را به منزلهی اصول راهنما در زندگی افراد و گروهها متفاوت میداند، بر اساس این نظریه، افراد آنها را به گونهی سلسله مراتبی رتبهبندی میکنند (دلخموش، ۱۳۸۶).
ﺧﯿﺮﺧﻮاﻫﯽ: ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖﭘﺬﯾﺮی، ﻣﻔﯿﺪ ﺑﻮدن، درﺳﺘﮑﺎری، مدیون کسی نبودن ووﻓﺎداری (شوارتز، ۲۰۰۶).
ﺳﻨﺖ: اراج ﻧﻬﺎدن ﺑﻪ ﺳﻨﺖ و اﻋﺘﺪال، ﮐﺮﻧﺶ، ﻓﺮوﺗﻨﯽ، ﭘﺬﯾﺮش ﺗﻘﺪﯾﺮ، دﯾﻨﺪاری (شوارتز، ۲۰۰۶).
ﻫﻤﻨﻮاﯾﯽ: ادب، ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮداری، ﻧﻈﻢ، اﺣﺘﺮام ﺑﻪ واﻟﺪﯾﻦ و ﺑﺰرﮔﺘﺮﻫﺎ احترام به فرد(شوارتز، ۲۰۰۶).
اﻣﻨﯿﺖ: اﻣﻨﯿﺖ ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ، اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ، ﻧﻈﻢ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ (شوارتز، ۲۰۰۶).
ﻗﺪرت: اﻗﺘﺪار، ﺛﺮوت، اﻫﻤﯿﺖ اﻋﺘﺒﺎر اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻓﺮد (شوارتز، ۲۰۰۶).
ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ: ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ، ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ، ﺟﺎهﻃﻠﺒﯽ، دارای ﻧﻔﻮذﭘﺬﯾﺮی (شوارتز، ۲۰۰۶).
برانگیختگی (انگیزش): شجاعت، در ﺟﺴﺘﺠﻮی ﻫﯿﺠﺎن و ﺗﻨﻮع در زﻧﺪﮔﯽ (شوارتز، ۲۰۰۶).
ﻟﺬتﻃﻠﺒﯽ: ﻟﺬاﯾﺬ ﻧﻔﺴﺎﻧﯽ، ﺷﺎدی و ﺧﺸﻨﻮدی، زﻧﺪﮔﯽ ﻟﺬتﺑﺨﺶ (شوارتز، ۲۰۰۶).
ﺧﻮداﺗﮑﺎﯾﯽ: اﺑﺪاع، ﺧلاﻗﯿﺖ، آزادی، اﺳﺘﻘلال، ﺟﺴﺘﺠﻮ ﮔﺮ، اﺧﺘﯿﺎر، ﻫﺪﻓﺪار (شوارتز، ۲۰۰۶).
ﺟﻬﺎنﮔﺮاﯾﯽ: ﺻﻠﺢ ﺟﻬﺎﻧﯽ، ﻃﺒﯿﻌﺖ زﯾﺒﺎ، ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺑﺎ ﻃﺒﯿﻌﺖ و ﺣﻔﻆ ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ (شوارتز، ۲۰۰۶).
خانواده معتاد: خانوادهای است که حداقل یکی از اعضای آن وابستگی به موادی داشته باشد که مصرف آنها باعث تغییر رفتار و کارکرد مغز شوند (حیدری، جعفری، حسینی، جنتی، محمدپور و محمودی، ۱۳۸۵).
۱-۷-۲- تعاریف عملیاتی :
ارزش : در این پژوهش منظور نمره ای است که آزمودنی از پرسشنامه شوارتز کسب می کند.
ﺧﯿﺮﺧﻮاﻫﯽ: منظور از خیرخواهی در این پژوهش نمره ای است که از سؤالات (۱۰-۲۵-۳۶-۳۸-۳۹-۴۳-۴۷-۴۸-۵۱-۵۲-۵۶-۵۷) به دست می آید.
ﺳﻨﺖ: منظور از ﺳﻨﺖ در این پژوهش نمره ای است که از سؤالات (۶-۱۳-۲۴-۲۹-۳۷-۴۴) به دست می آید.
ﻫﻤﻨﻮاﯾﯽ: منظور از ﻫﻤﻨﻮاﯾﯽ در این پژوهش نمره ای است که از سؤالات (۷-۹-۱۴-۳۳-۴۱) به دست میآید.
اﻣﻨﯿﺖ: منظور از اﻣﻨﯿﺖ در این پژوهش نمره ای است که از سؤالات (۳-۵-۱۵-۱۶-۳۲-۵۰) به دست می آید.
ﻗﺪرت: منظور از ﻗﺪرت در این پژوهش نمره ای است که از سؤالات (۲-۸-۱۷-۱۹-۴۰) به دست میآید.
ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ: منظور از ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ در این پژوهش نمره ای است که از سؤالات (۲۷-۳۱-۳۵-۴۲-۴۶) به دست میآید.
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوند.
برای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت ۷۷u.ir مراجعه نمایید
رشته روانشناسی و علوم تربیتی همه موضوعات و گرایش ها :روانشناسی بالینی ، تربیتی ، صنعتی سازمانی ،آموزش و پرورش، کودکاناستثنائی،روانسنجی، تکنولوژی آموزشی ، مدیریت آموزشی ، برنامه ریزی درسی ، زیست روانشناسی ، روانشناسی رشد
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
برانگیختگی (انگیزش): منظور از برانگیختگی در این پژوهش نمره ای است که از سؤالات (۱۲-۲۶-۳۰) به دست می آید.
ﻟﺬتﻃﻠﺒﯽ: منظور از ﻟﺬتﻃﻠﺒﯽ در این پژوهش نمره ای است که از سؤالات (۲۰-۴۹) به دست می آید.
ﺧﻮداﺗﮑﺎﯾﯽ: منظور از ﺧﻮداﺗﮑﺎﯾﯽ در این پژوهش نمره ای است که از سؤالات (۴-۱۱-۲۲-۳۴-۴۵) به دست می آید.
ﺟﻬﺎنﮔﺮاﯾﯽ: منظور از ﺟﻬﺎنﮔﺮاﯾﯽ در این پژوهش نمره ای است که از سؤالات (۱-۱۸-۲۱-۲۳-۲۸-۵۳-۵۴-۵۵) به دست می آید.
خانواده معتاد: در این پژوهش خانوادهای است که حداقل یکی از اعضای آن مواد مخدر طبیعی یا صنعتی مصرف کند.
فصل دوم
پیشینهی تحقیق
۲-۱- مقدمه
ارزش در مباحث روانشناسی، بهعنوان درونیترین لایهی شخصیت انسان و در علوم اجتماعی، نوعی احساسات ریشهای تعریف شده است. از این عبارت چنین برمیآید که ارزش، یک مفهوم انتزاعی است و برای اینکه بتوانیم آن را بهصورت تجربی بررسی کنیم، باید نمادهای ارزشها را بهگونهای بیان کنیم که در رفتار قابل مشاهده باشند. ارزشها، همیشه قابل تحول بوده و نسبت به زمان متغیرند. در عالم واقع، ارزشها از بین نمیروند و ارزشهای واقعاً جدیدی نیز ظاهر نمیشوند؛ بلکه تغییر ارزشها، اغلب، تحول در سلسله مراتب ارزشها است که در نتیجهی آن، گاهی ارزشهای مسلط ضعیف شده و ارزشهای متحول جای آنها را میگیرند. تحول ارزشها در موقعیت کنونی جامعهی ما، از جهتی مربوط به پدیدهی نوگرایی است که با توجه به گسترش ارتباطات جهانی، هر روز پدیدهای نو در اجتماعات مختلف ظاهر میشود و مردم بهخصوص قشر جوان میخواهند آن را تجربه کنند و از طرف دیگر، قدرتهای جهانی با طراحی برنامههای مختلف فرهنگی، سعی دارند با تغییر در جهت حرکت پدیدههای تحول فرهنگی جوامع مختلف، آنها را از مسیر تبادل فرهنگی خارج سازند و از اینطریق به تخریب و تضعیف فرهنگهای ملی و منطقهای بپردازند (کلدی و جمشیدی، ۱۳۸۴).
با توجه به افزایش روز افزون اعتیاد و ایجاد مشکلات فرد معتاد برای خانواده، جامعه و دیگر تأثیرات آن در این پژوهش به بررسی و مقایسه ارزشهای خانواده در زندگی افراد دارای عضو معتاد و خانوادههای سالم پرداخته شد. در این فصل ابتدا به پیشینهی نظری پرداخته و موضوعات ارزش، خانواده و اعتیاد از دیدگاه دانشمندان مورد بررسی قرار گرفت. سپس در قسمت پیشینه پژوهشی به بررسی مطالعات داخلی و خارجی پرداخته شد.
۲-۲- پیشینه نظری
۲-۲-۱- ارزش ها
افراد نوعاً ارزشهای خود را با شرایط زندگی خویش مطابقت میدهند. آنها اهمیت ارزشهایی را که میتوانند به آسانی بدانها دست یابند، بالا میبرند، و اهمیت ارزشهایی را که پیگیری آنها با مانع مواجه میشود، پایین میآورند (کوهن، ۲۰۰۲). بالا بردن ارجحیت ارزشهای دست یافتنی و پایین آوردن ارجحیت ارزشهای منع شده، در خصوص اغلب ارزشها به کار بسته میشود. عکس این مسأله در باب ارزشهایی به وقوع میپیوندد که مربوط به آسایش مادی و ایمنی هستند. هنگامی که چنین ارزشهایی با مانع مواجه میشوند، اهمیت آنها افزایش مییابد؛ وقتی این ارزشها به سهولت به دست میآیند، آنها تنزل میکنند. سن، جنس، و تحصیلات، تعیینکننده شرایط زندگی هستند که ترجیحات ارزشی را تحت تأثیر قرار میدهند (دلخموش، ۱۳۸۶).
۲-۲-۱-۱- دیدگاه پارسونز
پارسونز در نخستین نوشتههایش بر اهمیت ارزشها در کاهش بینظمی در جامعه تأکید میکند، نظر وی در این زمینه به قرار زیر است: «کنشهای انسان. . . به طور منظم در دو مفهوم قرار میگیرند که نه حاصل نزاع همهاند و نه به طور غیر قابل پیشبینی دگرگون میشوند. این دو ویژگی نظم تنها زمانی می تواند وجود داشته باشند که همه یا بیشتر اعضای جامعه دارای ارزشهای غایی معینی باشند که اهداف آنان را تعیین و وسایل مجاز نیل به آن اهداف را معیین میکنند. این ارزشها، نظم و مفهوم را در رفتار افراد اعمال و تضاد و ناآرامی را در جامعه تهدید میکنند» (کوهن، ۲۰۰۲).
در نتیجه میتوان گفت پارسونز بنیاد نظم را نه در ساختار اجتماعی بلکه در ساخت نظام کنش مبتنی بر ارزشهای معنادار برای کنشگر که در نظام شخصیتی فرد درونی و در نظام فرهنگی جامعه نهادینه شده، میداند. پارسونز با الهام از نتایج کار بیلز و به دنبال تمایزگذاری میان کارکردهای درونی/ بیرونی و کارکردهای مصرفی/ابزاری؛ با تقاطع آنها در یک جدول دو بعدی، یک مدلواره کارکردی نظام کنش را به دست داد که در آن برای مشخص کردن چهار کارکرد اساسی نظام کنش و خواندن آنها در جهت گردش عقربه ساعت از حروف اختصاری A GIL استفاده میکند که در آن A نماینده کلمه (سازگاری)، G نماینده واژه (دستیابی به هدفها)،I نماینده کلمه (یگانگی) و L نماینده کلمه (حفظ الگوهای فرهنگی) است. پارسونز در قالب طرح AGIL خود قادر است کلیه مفاهیم اساسی را از چهار نظام فرعی کارکردی کنش نیز، به منزله یک نظام در نظر گرفته میشود که به نوبه خود به عنوان یک نظام بر حسب مدل AGIL به چهار خرده نظام تبدیل میشوند و این روند تا پایینترین سطح انتزاع میتواند ادامه داشته باشد. سطوح تحلیل پارسونز را میتوان به صورت ذیل مشخص کرد: ۱- اولین سطح: همه نظامهای زنده که در بالاترین سطح انتزاع قرار میگیرند؛ ۲- دومین سطح: نظامهای کنش شامل همه چیزهای موجود در کنش بنیادی؛ ۳- سومین سطح: خرده نظامهای کنش، شامل نظامهای شخصیتی، فرهنگی، زیست شناختی(ارگانیستی) و اجتماعی؛۴- چهارمین سطح:نظامهای خرده نظامها، نظام جامعه پذیری (فرهنگی)، نظام اقتصادی و اجتماعی جامعهای؛ ۵- پنجمین سطح: خرده نظامهای خرده نظامها برای مثال در عرصه اقتصاد شامل: خرده نظام پیمانهای اقتصادی، خرده نظام سرمایهگذاری، خرده نظام تولید، خرده نظامسازمانی و احتمالا این فرآیند را میتوان تا بینهایت ادامه داد (کرایب، ۱۹۹۹).
این نظامهای فرعی شامل نظام ارگانیکی، نظام شخصیتی، نظام اجتماعی و نظام فرهنگیاند. سومین شرط نظام پارسونزی، پس از ساخت و
کارکرد، وجود نوعی فرآیند است. او با یک تحلیل فرایندی و با بهره گرفتن از نظریه سیبرنتیک، سلسله مراتب سیبرنتیکی نظام عمومی کنش را مطرح میکند. پارسونز از سوی دیگر توجه خود را به ویژگی کنترلی اطلاعات و سلسله مراتب حاکم بر اجزای نظام، معطوف کرده تا از این طریق عامل کنترلکننده اصلی را شناسایی نماید. از دیدگاه وی تبادل انرژی و اطلاعات همواره میان اجزای نظام وجود دارد و همه اجرای یک نظام از لحاظ ذخیره اطلاعات و انرژی برابر نیستند، بعضیها انرژی کمتری دارند و از اطلاعات بیشتری برخورداند و بالعکس. از سویی دیگر، بنابر اصل اساسی سیبرنتیک، اجزایی که واجد اطلاعات بیشتری باشند، بر اجزای دارای انرژی بیشتر و اطلاعات کمتر، نظارت و کنترل دارند (کوهن، ۲۰۰۲).
بنابراین، عوامل تأمینکننده انرژی مشروط کننده کنش و عوامل تأمین کننده اطلاعات، کنترل کننده کنش یک نظام کنشاند. در نتیجه در هر نظام کنش مجموعهای از نظارت پی در پی و تجمعی و با نظم سلسله مراتبی قابل مشاهده است. به طوری که اجزای پر انرژیتر در پایین سلسله مراتب جا دارند و نقش عاملهای وضعی کنش را ایفا و اجزای پر اطلاعاتتر در بالای سلسله مراتب قرار دارند و نقش نظارت کننده کنش را ایفا میکنند. اگر چهار نظام فرعی کنش را در نظر بگیریم، میتوان گفت که نظام فرعی ارگانیسم زیستی از لحاظ انرژی، غنیترین و از لحاظ اطلاعات فقیرترین است و در مرتبه بعدی نظام شخصیت و در مرتبه بالاتر نظام اجتماعی و در رأس سلسله مراتب، نظام نوعی فرهنگ جا دارد که بدون تردید غنیترین آنها از لحاظ اطلاعات و فقیرترین آنها از لحاظ انرژی است. به عنوان نتیجه نهایی، میتوان گفت که نظام فرهنگی بر نظام اجتماعی، نظام شخصیت و بر ارگانیسم زیستی نظارت میکند. این در حالی است که نظام اجتماعی بر شخصیت نظارت دارد و شخصیت نیز نظارت خویش را بر ارگانیسم زیستی اعمال میکند (سفیری و شریفی، ۱۳۸۴).
با توجه به نظرات پارسونز، نوعی رابطه سلسله مراتبی میان خرده نظامهای نظام کنش اجتماعی وجود دارد، بطوری که خرده نظام فرهنگی به عنوان دارنده بیشترین اطلاعات در رأس این سلسله مراتب قرار داشته و سایر خرده نظامها به ترتیبی آرایش یافتهاند که خرده نظام اقتصادی با کمترین اطلاعات و بیشترین انرژی در پایین سلسله مراتب جا میگیرد. بدین ترتیب، سلسله مراتب میان خرده نظامهای نظام کنش و ارزشهای متناظر با آنها را میتوان به ترتیب، ارزشهای (خرده نظام) فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در نظر گرفت. اکنون با چنین الگویی میتوان سلسله مراتب ارزشهای نظام ارزشی دانشجویان مورد مطالعه را به ترتیب ارزشهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی اقتصادی مطرح کرد. در ارتباط با عوامل مؤثر بر سلسله مراتب ارزشها نزد افراد، باید به نقش مهم عوامل جامعه پذیری در این زمینه اشاره کرد. جامعه پذیری، جریانی است که طی آن افراد یک نسل با ارزشها، هنجارها و فرهنگ جامعه خود آشنا میشوند. جامعهپذیری در تمام طول عمر افراد ادامه داشته و هیچگاه متوقف نمیشود. از این رو، عوامل و فرایندهای جامعه پذیری از اهمیت ویژهای برخورداند. جامعه پذیری را میتوان از دو دیدگاه مورد توجه قرار داد: «عینی، از دیدگاه جامعه اینکه بر فرد اثر میگذارد و ذهنی، از دیدگاه فردی که به تأثیر جامعه پاسخ میدهد». از لحاظ عینی (از نظر جامعه) جامعه پذیری فرایندی است که به موجب آن جامعه فرهنگش را از یک نسل به نسل بعدی انتقال میدهد و فرد را با شیوههای پذیرفته شده و تأیید شده زندگیسازمان یافته اجتماعیسازگار میکند. بنابراین، کارکرد جامعه پذیری این است که استعداد و انضباطهایی را که فرد به آنها نیاز دارد پرورش دهد، نظام ارزشها، آرمانها و انتظارات زندگی جاری جامعهای خاص را به فرد منتقل میکند و مخصوصاً، نقشهای اجتماعیای را ک