پایان نامه رایگان درباره زمین لرزه، نوع دوستی، قانون مجازات، بلایای طبیعی

از هنگامی که فطرت الهی در کالبد خاکی انسان دمیده شد، انسان برای پیمودن راه فطرت و ایفای مسئولیت خلیفه الهی، نوع دوستی؛ خیرخواهی و امداد رسانی را فرا گرفت و تعاون و دستگیری متقابل را قویترین پایافزار صعود خود به قلههای کمال یافت (صحرایی اردکانی، ۱۳۸۴: پیشگفتار). از تأسیس اولین جمعیت صلیب سرخ حدود یک و نیم قرن و از تأسیس جمعیت هلال احمر ایران حدود نود سال میگذرد، اما نوع دوستی، خیرخواهی و امدادرسانی، به دیرینگی عمر بشریت است و مبدأ و میزانی برای آن نمیتوان تعیین کرد.
۲-۵ مفهوم امداد در قرآن
از مجموع روایات و آیات برمىآید که اسلام مددکارى هدفمند و با برنامه فردى،گروهى و اجـتماعى را فـریضهاى هـمگانى و وظیفهاى بزرگ براى همه مسلمانان دانسته است. با نظر به آیاتی از قرآن کریم به ضرورت توجه بیشتر به مقوله حمایتهای معنوی در رویارویی با بلایا و حوادث غیر مترقبه میتوان اشاره کرد. خداوند در آیات ۱۵۵ تا ۱۵۷ سوره بقره میفرماید: « وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ* الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَهٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ* أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَهٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»؛ و قطعا شما را به چیزی از ]قبیل[ ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جانها و محصولات میآزماییم و مژده ده شکیبایان را (بقره / ۱۵۵-۱۵۷). خداوند مومنان را به صبر در برابر سختیها فراخوانده که باید به همین منظور آمادگیهای لازم در افراد ایجاد شود.
همچنین در آیهی « وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا»؛ و ما آنچه از قرآن فرستیم شفای دل و رحمت الهی بر اهل ایمان است، لیکن کافران را به جز زیان چیزی نخواهد افزود (اسراء / ۸۲) به شفابخشی آیات الهی تأکید میکند.
در بخشی از آیهی شریفهی «مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ کَتَبْنَا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِکَ فِی الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ» آمده است: هر که نفسی را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن است که تمام مردم را حیات بخشیده است (مائده/ ۳۲).
«هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا کُنتُمْ فِی الْفُلْکِ وَجَرَیْنَ بِهِم بِرِیحٍ طَیِّبَهٍ وَفَرِحُواْ بِهَا جَاءتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ وَجَاءهُمُ الْمَوْجُ مِن کُلِّ مَکَانٍ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُاْ اللّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنجَیْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ»؛ او کسى است که شما را در خشکى و دریا مىگرداند تا وقتى که در کشتیها باشید و آنها با بادى خوش آنان را ببر ند و ایشان بدان شاد شوند [بناگاه] بادى سخت بر آنها وزد و موج از هر طرف بر ایشان تازد و یقین کنند که در محاصره افتادهاند در آن حال خدا را پاکدلانه مىخوانند که اگر ما را از این [ورطه] برهانى قطعاً از سپاسگزاران خواهیم شد (یونس/ ۲۲).
۲-۶ قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین
«هر فـرد، شخص یـا اشخاصی را در معرض خطر جانی مشاهده کند، میتواند با اقدام فوری خود یا کمک طلبیدن از دیگران یا اعلام فوری بـه مـراجع صـلاحیتدار از وقوع خطر یا تشدید آن جلوگیری کند، بدون اینکه با ایـن اقدام خطری متوجه خود او و دیگران شود. امّا چنانچه با وجود استمداد یا دلالت اوضاع و احوال بر ضرورت کمک، از اقدام بـه ایـن امـر خودداری نماید به حبس و جزای نقدی محکوم خواهد شد. جلب و بازداشت کـسانیکه مـصدوم را به مراکز درمانی یا مراکز نیروی انتظامی و غیره منتقل میکنند ممنوع است، مگر اینکه خود فرد یـا مـصدوم یـا افراد دیگر او را مقصر قلمداد نمایند» (اسماعیلی، ۱۳۸۸: ۹).
۲-۷ سانحه
«اصطلاحات حادثه، فاجعه، مصیبت، بلا و سانحه در زبـان فـارسی معمولا برای انتقال مفهوم مستتر در واژه لاتین disaster به کار میرود. در فرهنگ لغت آکسفورد ایـن واژه معادل مصیبت یا بلای ناگهانی و خطیر بـه کـار میرود و در فـرهنگ و بستر آن را در یک حادثهی ناگهانی و مصیبتبار، که مـوجب خسارات فـراوان مادی،مرگ و ناراحتی شود، تعریف کردهاند» (شریفی، ۱۳۸۲: ۴۹).
از دیـدگاه جـامعهشناختی «فاجعه پدیدهای اجتماعی است که موجب به هم ریختگی کارکرد و ساختار یک نظام اجتماعی و نهادهای درون آن بـرای یـک دورهی کوتاهمدت میشود؛ ولی باعث از بین رفتن ایـن نـظام و نهادها نـمیشود. طبیعی است کـه در اثـر در هم ریختن نظام اجـتماعی و نهادهای آن و نیز تخریبهای به وجود آمده مردم آسیبدیده از عهدهی خسارات برنمیآیند و دست کمک به سـوی غـیر دراز میکنند» (شادیطلب، ۱۳۷۴: ۷۸). به این ترتیب، از نظر روانشناختی فاجعه پدیدهای ناگهانی و غیر قابل پیشبینی است که انگارههای متعارف و عـادی موقعیتی
را که در آن ر
وی میدهد، درهم میریزد، نیازهای جدیدی به وجود میآورد و فشارهای روانی زیادی ایجاد میکند.
در تمایز بین فاجعه، سانحه و حادثه با توجه به سه معیار شامل تعداد انسانهای آسیبدیده، میزان درگیری افراد درون سـیستم اجـتماعی و میزان آشفتگی ایجادشده در سیستم اجتماعی مورد نظر، میتوان گفت که تصادف یک اتومبیل حادثه باشد که در آن پارامتر مذکور در ابعاد خیلی کوچک ملاحظه میشود. سانحه میتواند مثل آتشسوزی در یک هتل باشد که سه معیار در سطح میانی مطرح اسـت و نـهایتاً فاجعه در زمانی استفاده میشود که این سه معیار در سطح بالا و شدید مطرح باشد (شریفی، ۱۳۸۲: ۵۲).
۲-۷-۱ انواع سوانح
زندگی جمعی بشر همواره با دو گونه مسألهی عـام پیـشبینیپذیر «طبیعی» و «انسانی» مواجه بوده است. در پیدایش مسایل طبیعی، برخلاف مسایل انسانی، دست بشر چندان در کار نیست و این حوادث هر از گاهی رخ میدهد و فاجعههایی دلخراش میآفریند. این فاجعهها، وضعیتی بحرانی ایجاد میکنند. سوانح و حوادث به سه دسته زیر تقسیم می شوند:
۲-۷-۱-۱ بلایای طبیعی
حوادث و سوانحی هستند که براثر بی نظمی غیرعادی ۴ عنصر خاک، هوا، آتش و آب به وجود میآیند. حوادث و سوانحی مثل زمین لرزه، توفان، گردباد، سیل، آتشسوزی جنگلها، صاعقه و رانش زمین از این دسته هستند. «در بین مسایل و سوانح طبیعی، غافلگیری زلزله بیشتر است و در نبود قدرت پیشگیری و آمادگی جامعه به فاجعهای انسانی مبدل میشود که هم بر آدمـیان و هـم بـر زیستگاه او و جامعهاش اثرات تخریبی مستقیم، غیر مستقیم و ثانویه بر جـای مـیگذارد. این شرایط، لزوم فعالیتهای مددکاری فردی، گروهی و جامعهای را در بحران اجتنابناپذیر میکند. در پیشگیری از حوادث، بهترین راه، جلوگیری از وقوع آن است اما دربارهی زلزله که نمیتوان از آن جلوگیری کرد، مناسبترین شیوه در گام نخست، پیشگیری از بـروز بـحران پس از فـاجعه است. گام دوم آمادگی کامل ستادهای کمکرسانی و هماهنگی امکانات و منابع از طریق بـرنامهریزی دقیق و تجهیز نیروهای کارآمد، تمرین نیروها و گوش به زنگ بودن آنها برای حوادث قابل پیشبینی فاقد پیشگیری است. گام سوم، رویارویی بـا فـاجعه است کـه شرط لازم آن سرعت متناسب با موقعیت فاجعه است. در این مرحله، پیشگیری از گـسترش ضـایعات و محدود ساختن وضعیت بحرانی دارای اهمیت است. گام چهارم، پیشگیری از بر جای ماندن وضعیت بحرانی و اثرات ناشی از آن است. به عـبارتی، در ایـن مرحله بـه سرعت باید خسارتها جبران شوند تا موجب گسترش بحران نگردد و سر انـجام گام پنـجم، یعنی عـادیسازی وضعیت فرا میرسد تا روال زندگی معمول بر منطقه، حاکم شود» (آقابخشی،۱۳۸۲ :۱۳۴).
۲-۷-۱-۲ حوادث و سوانح ناشی از برخوردها و مسائل اجتماعی و فردی
اینگونه حوادث معمولاً کمتر به چهار عنصر اساسی زمین، هوا، آتش و آب مرتبط میشوند به جز مواردی که اشخاص به اشتباه، خودسری یا اختلالات شخصیتی تصمیمهایی بگیرند که به وقوع حوادثی در زمین، هوا و یا آتش سوزی منجر میشود، مثل سوانح حمل و نقل (هوایی، زمینی، دریایی). این دسته سوانح و حوادث ناشی از اختناق اجتماعی و فرهنگی و حوادث تروریستی و جنگ و فقر و بیکاری و گرسنگی، فساد و بیماریهای مختلف است (مزیدآبادی، ۱۳۸۴: ۴۵-۴۷).
۲-۷-۲ قربانیان حوادث و سوانح
قربانیان سوانح به چند دسته تقسیم می شوند:
– قربانیانی که بیش از سایرین در معرض تاثیر مستقیم سانحه بوده اند (کشتهها و مصدومین و جان باختگان ) .
– بستگان و نزدیکان قربانیان دسته اول که میزان دلتنگی و پریشانی و وحشت آنها متناسب با میزان نزدیکی یا قرابت آنها با قربانیان است.
– کارکنان گروههای امداد و کشف و جمع آوری اجساد و ایمن سازی و بازسازی محل حادثه دیده .
– سایر افراد متأثر از حادثه به لحاظ اجتماعی، اقتصادی، روحی و روانی و گروههای جمعآوری هدایا و کمکهای مردمی و سازمانها و موسسات خیریه و مردمی (دولتی و غیردولتی).
برای مثال در سانحه سقوط یک هواپیمای مسافربری در دریا و یا در یک منطقه کوهستانی و صعبالعبور که در امداد رسانی حادثه، نیاز به گروههای امداد ویژه با لوازم و تجهیزات متناسب با محل حادثه و سازماندهی مؤسسات و سازمانهای مختلفی است و یا وقوع یک زمین لرزه در یک شهر بزرگ که کلیه نیروها و سازمانهای دولتی و غیردولتی کشور را درگیر حادثه و تبعات ناشی از آن می نماید (مومن مهربانی، ۱۳۸۱: ۲۳-۲۴).
۲-۸ هانری دونان موسس صلیب سرخ
تاریخ بشریت سرشار از بدیعترین و حماسیترین صحنههای ایثار، فداکاری و از خود گذشتگی است. میلیونها نفر از انسانهای پاک و خیراندیش، در جهت حفظ بقای انسانها گامهای بزرگی برداشتهاند که ایثار و از خود گذشتگی برای نگهداری کشور و دفاع از مرزها، حفظ استقلال ملی، جلوگیری از گزند رسیدن به جان و مال و نوامیس مردم، تلاش برای نجات جان افراد آسیب دیده در حوادث و بلایا و کوشش در دستیابی و تحقق آرمانهای بشردوستانه، قطرات کوچکی از دریای کرامت اینگونه انسانها است؛ ژان هانری دونان یکی از آن افراد است.
هانری دونان به سال ۱۸۲۸ .م در ژنو متولد شد. تاجر جهانگردی بود که سال ۱۸۵۹٫م میدانهای جنگ سولفرینو را دید. این جنگ بین فرانسو
یان و ساردها از یک طرف و اطریشی
ها از طرف دیگر برپا بود. «۲۴ ژوئن این سال جنگ سختی در حوالی قریهای به نام سولفرینو در جنوب دریاچه «گارد» درگرفت. هانری دونان اتفاقاً در چنین روزی به شهر «کاستیک لیون» در چهار – پنج کیلومتری سولفرینو وارد شد و بدین طریق توانست شاهد میدان جنگ باشد» (گروه نویسندگان، ۱۳۸۹: ۱۱). بعد از ظهر آن روز اطریشیهای شکست خورده از روستاها و نواحی عقبنشینی میکردند و تا آنجا که میتوانستند زخمیها را با خود میبردند. بسیاری از زخمیها در شهر «کاستیک لیون» باقی ماندند و آن شهر با کلیسای سفیدش به یک بیمارستان نظامی مبدل گشت. «دونان که در کوچههای شهر گردش میکرد، خواست یکی از کلیساها را دیدن کند. در آنجا با منظرهی رقتآوری روبهرو گشت. زخمیها راهروها و نیمکتهای نماز درون کلیسا را پوشانده بودند. هانری دونان فوراً شروع به کار کرد و از چند تن خارجیانی که در شهر بودند، دستهای ترتیب داد و به زخمبندی و جابهجا کردن مجروحان پرداخت. برای زخم بندی وسایل مورد احتیاج در شهر یافت نمیشد و او ناچار شد کالسکه چی خود را به برسیا بفرستد و وسایل زخمبندی را از آنجا تهیه کند. در روزهای آخر، دونان به این فکر بود که اگر زودتر به داد اجساد میرسید شاید نمیمردند. این فکر هرگز از سر هانری