انگیزه، انگیزش و انگیزه پیشرفت
کلمه انگیزه[۱] از نظر دستور زبان فارسی به معنی « سبب و علت » است. واژۀ انگیزش[۲] از مصدر برانگیختن است و در لغت نامه ی دهخدا به معنای « جنباندن و به تحرک درآوردن » آمده است. به طور خلاصه انگیزه یک حالت درونی و انگیزش حالتی است که بر اثر انگیزه در انسان بوجود می آید. مثلا کمبود مواد غذایی در بدن، انگیزه و احساس گرسنگی و تشنگی انگیزش ناشی از آن است. انگیزش باعث بروز رفتار در انسان می شود. انگیزش علت و عامل اصلی رفتار است، چه آن را شرایط موجود در محیط ایجاد کرده، چه از تظاهرات رفتاری، فیزیولوژیکی و گزارش شخصی استنباط شده باشد، انگیزش را می توان به عنوان عامل نیرو دهنده و هدایت کننده رفتار تعریف کرد(گیج و برلاینز[۳]، ۱۹۸۴). انگیزش را به بیان ساده جهت و شدت تلاش فرد تعریف کرده اند. منظور از جهت تلاش روشی است که در آن فرد قصد دستیابی به موقعیت های خاصی را دارد، و منظور از شدت تلاش مقدار کوششی است که از فرد سرمی زند(وینبرگ و گوآلد[۴]، ۱۹۹۵: ۱۰۸). به نظر پِروین[۵](۲۰۰۵) مفهوم انگیزش به طور سنتی برای تبیین و جهت فعالیت افراد به کار می رود. برخی انگیزش را ایجاد انگیزه در افراد می دانند و معتقدند انگیزه مجموعه پیچیده ای از نیروها، میل ها و نیازها، حالات تنشی و یا سایر مکانیزم های روانی است که سبب شروع فعالیت و ادامه ی آن به سوی میل به هدف های مشخصی می شود (شاملو، ۱۳۸۴). انگیزش حالت فرضی در درون ارگانیسم است که رفتار را برمی انگیزد و ارگانیسم را به طرف یک هدف سوق می دهد(راتوس، ۱۳۸۰). انگیزش را می توان به عنوان عامل نیرودهنده، هدایت کننده و نگهدارنده رفتار تعریف کرد. هم چنین انگیزش یک تمایل یا گرایش به عمل کردن به طریقی خاص است. و انگیزه، نیاز یا خواست ویژه ای است که انگیزش را موجب می شود(سیف،۱۳۸۰).
انگیزش از پر اهمیتترین پیشنیازهای آموزش و یادگیری و از متغیرهای عمدهای است که بر فرایند آموزش، بازده یادگیری و عملکرد دانشآموز کارساز میافتد. مبحث انگیزش پیشرفت به انگیزههای اجتماعی مربوط میشود و متناسب با دستهبندی بالا، عمدتاً یک انگیزه درونی محسوب میگردد. موری نیاز به پیشرفت را غلبه کردن بر موانع، رسیدن به استانداردهای عالی، رقابت با دیگران و پیشیگرفتن از آنها تعریف نمود(بک، ۱۹۸۳، به نقل از زارع، ۱۳۷۳). اتکینسون و راینر دو نوع انگیزه پیشرفت را مطرح میکنند. یکی انگیزه پیشرفت و دیگری انگیزه گریز از شکست(فرانکن[۶]، ۲۰۰۲). کورمن انگیزه پیشرفت را عبارت از آرزو برای پیشی گرفتن در یک رفتار ویژه می داند که آن رفتار ویژه به صورت ملاک یا معیار در آمده باشد(۱۹۷۷، ترجمه شکر کن۱۳۷۰، به نقل از محمد زاده۱۳۸۴).
جنبه های انگیزشی نقش مهمی را در کسب دانش جدید و یادآوری دانش قبلی در موقعیت جدید ایفا می کنند و یکی از مهمترین انگیزه های اجتماعی که بر رفتار انسان تأثیر می گذارد انگیزۀ پیشرفت است که می توان آن را در پیش بینی و تبیین رفتار انسان مورد توجه قرار داد(الیوت[۷]، ۱۹۷۷). گیج و برلاینر (۱۹۹۲) انگیزه پیشرفت را به صورت یک میل یا علاقه به موفقیت کلی یا موفقیت در یک زمینه خاص تعریف کرده اند. انگیزۀ پیشرفت عبارت است از گرایش همه جانبه به ارزیابی عملکرد خود با توجه به عالی ترین معیارها ، تلاش برای موفقیت در عملکرد و برخورداری از لذتی که با موفقیت در عملکرد همراه است. وایتن در مورد انگیزه پیشرفت می گوید : انگیزه پیشرفت با نیاز به تسلط بر تکالیف دشوار ، بهتر از دیگران عمل کردن و پیروی کردن از معیارهای بالای برتری ارتباط دارد(گنجی. ۱۳۷۸). موری انگیزه پیشرفت را چنین تعریف می کند : کار دشواری را با موفقیت انجام دادن، تسلط یافتن، دستکاری کردن، انتظام بخشیدن به اشیا ، آدمها و افکار ، انجام دادن کارها با حداکثر سرعت و استقلال عمل، گذشتن از موانع و نیل به بالاترین معیارها ، سرآمد بودن، رقابت کردن و پیشی جستن از دیگران، بالا بردن عزت نفس و بکار گرفتن موفقیت آمیز استعدادها(وینبرگ و گوآلد، ۱۹۹۵ به نقل از پِروین،۲۰۰۵). در واقع انگیزه پیشرفت انگیزه ای است درونی در فرد برای به پایان رساندن موفقیت آمیز یک تکلیف و رسیدن به یک هدف یا دست یابی به درجه معینی از شایستگی در کار (برونو، ترجمه یاسایی، ۱۳۷۳). بنا بر تعریف رابینز(۱۹۹۳) انگیزه پیشرفت عبارت است از سایقی برای پیشی گرفتن بر دیگران، دستیابی به پیشرفت با توجه به ملاک های مشخص و تلاش برای کسب موفقیت.
در بررسی انگیزه پیشرفت نظریههای بسیار متفاوتی مطرح شده است. به دنبال نظریههای مورای، ملک کللند، اتکینسون و راینر نظریه های رزن[۸]، مارتین میهر[۹] مطرح شد. در نظریههای اخیر، سعی شد تا سرشت شخصیت با عوامل موقعیتی به صورت دو سویه در هم آمیخته شوند. اسپنس[۱۰] تلاش نمود تا دیدگاه چند جانبهای از مفهوم پیشرفت ارایه دهد. در اوایل دهه۱۹۸۰ زمینهها، پنداشتها و اندیشههای تازهای در حوزه پژوهشهای انگیزه پیشرفت پدیدار شدند. این اندیشههای تازه از سازهها و مولفههای سنتی مطالعه در انگیزه پیشرفت مانند ترس از شکست یا امید به موفقیت و مانند آن دوری گزیدند و پیشرفت شیوه یا سبک رفتار پیشرفت را مورد بررسی قرار دادند (فرانکن، ۲۰۰۲).
[۱] motive
[۲] motivation
[۳] Gage & Berliner
[۴] Weinberg & Gould
[۵] Pervin
[۶] Franken
[۷] Elliot
[۸] Rosen
[۹] Martin Maehrg
[۱۰] Janet Spance