منابع مقالات علمی : بررسی وجود ژن اسکوالن اپوکسیداز- قسمت ۶

ـ بررسی ماکروسکوپیک: از نظر وجود اسپور، رنگدانه، شکل کلنی
ـ بررسی میکروسکوپیک: برای بررسی اندامهای زایشی
ـ واکنشهای بیوشیمیایی
ـ پروبهای اسیدنوکلئیک: برای بررسی بسیار دقیق و تشخیص جنسها و گونههای بیماریزا
ج- جستجوی آنتیژنهای قارچی:
تست آگلوتیناسیون لاتکس برای این منظور انجام میشود.
د- روشهای غیرمستقیم که بر پایه پاسخ ایمنی میزبان هستند:
دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir |
- تستهای پوستی: به صورت بسیار وسیعی امروزه بکار میروند. این تستها بخصوص در مطالعات اپیدمیولوژیک کاربرد دارند.
- تستهای سرولوژی: بیشترین تستهایی که در این رابطه انجام میشوند عبارتند از آگلوتیناسیون لاتکس که بیشتر برای جستجوی IgMبکار میرود و نیز تثبیت کمپلمان که بیشتر به دنبال IgGمیگردد. البته مشکل عمده در بکارگیری این روشها این است که اصولاً دیواره قارچها و نیز ترکیبات آنها به مقدار بسیار جزئی ایمونوژن هستند.(۸۷)
۱-۳-۶- تقسیمبندی درماتوفیتها:
عوامل ایجاد کننده درماتوفیتوزیس در سال ۱۹۳۴ توسط امونس در ۳ جنس طبقهبندی شدهاند: Epidermophyton، Trichophyton و Microsporum.
شناسایی درماتوفیتها براساس ظاهر میکروسکوپیک اسپورهای غیرجنسی یا به عبارت دقیقتر کنیدیومها و نیز ساختارهای همراه در کشت میباشد. اغلب درماتوفیتها دو نوع کنیدیوم تولید میکنند، کنیدیومهای درشت و چند سلولی (حاوی چندین دیواره) که ماکروکنیدیا نام دارند و کنیدیومهای کوچکتر و تک سلولی که میکروکنیدیا نام دارند. شناسایی گونههای درماتوفیتها اغلب بر پایه شکل و آرایش این کنیدیومها میباشد.
۱- جنس میکروسپوروم: این قارچها دارای ماکروکنیدیای کشیده،دوکی یا بیضی شکل با جدار کلفت، ناصاف، فرورفته و دارای برجستگیهای ریز تا خارمانندی هستند که محتوی تیغههای عرضی یا میانی میباشند. این ویژگی در تشخیص گونهها نیز اهمیت شایان دارد. اندازه ماکروکنیدیا بسیار متغیر بوده [(۱۶۰-۳۰) × (۷۰-۲۰) میکرون] و معمولاً به تعداد زیادی تشکیل میشود. تعداد تیغههای عرضی آن نیز بسته به گونه قارچ از ۱ تا ۱۵ عدد متفاوت است. از طرف دیگر عوامل میکروسپوروم دارای میکروکنیدیایی هستند گرزی یا بیضی شکل، چسبیده به میسلیوم و یا جدا از آن، در اندازههای (۷-۴)×(۵/۳-۵/۲) میکرون، بدون ویژگی خاص تشخیصی و بدون تنوع ساختمانی که معمولاً به تعداد کمتر از گونههای جنس ترایکوفایتون ایجاد میشوند.
کچلیهای سر ایجاد شده توسط گونههای میکروسپوروم تنها از نوع اکتوتریکس میباشند. هر چند این مسئله وجه تشخیص نبوده و اسپورهای اعضاء جنس ترایکوفایتون نیز ممکن است بدین شکل دیده شوند، ولی اسپورهای قارچهای میکروسپوروم که در غلاف خارج مو ایجاد میشوند همگی اندازه کوچک دارند.
میسلیومهای پیچ خورده و فنری شکل در حالت غیرجنسی، بسیار کمتر از اعضاء ترایکوفایتون بوده و به ندرت مشاهده میشوند. (۸۹)
- جنس ترایکوفایتون:
از ویژگیهای تشخیصی این جنس میتوان موارد زیر را نام برد:
۱- اعضاء این جنس دارای ماکروکنیدیاهایی کشیده، گرزی تادوکی شکل هستند که دیواره نازکی حدود ۲ میکرومتر دارند. برخلاف جنس میکروسپوروم سطح خارجی ماکروکنیدیا صاف بوده، فاقد برجستگی یا کنگره است. تعداد تیغههای میانی ماکروکنیدیا متغیر بوده در پارهای از گونهها بدون تیغه میانی و در گروهی دیگر حتی به ده عدد میرسد. اندازه ماکروکنیدیاها بین ۵۰-۸ × ۸-۴ میکرومتر متغیر میباشد.
۲- همانند دیگر اعضاء خانواده درماتوفیتها، گونههای جنس ترایکوفایتون نیز دارای میکروکنیدیاهایی میباشند که برخلاف تمام ماکروکنیدیاها که چند سلولی هستند، تنها از یک سلول تشکیل شدهاند. میکروکنیدیاها فاقد ویژگیهای تشخیصی هستند، معمولاً به تعداد زیاد و تقریباً کروی، چماقی یا گلابی شکل بوده و حدود ۴-۲ میکرومتر قطر دارند.
۳- در جنس ترایکوفایتون اغلب (نه همیشه) تعداد ماکروکنیدیا کم و یا نادر میباشد، بطوریکه ممکن است در پارهای از گونهها اصلاً مشاهده نشود.
۴- اندازه آرتروسپورهای آنها در ضایعات (بخصوص مو) بسته به گونه متغیر میباشد.
۵- شکل ضایعات در کچلی سرمتنوع و گرفتاری موهای بدن توسط آنها به هر سه شکل فاووس، اکتوتریکس و اندوتریکس میباشد.(۸۶)
- جنس اپیدرموفایتون:این جنس دارای دو گونه میباشد و بوسیله ماکروکنیدیای گرزی شکل با جدار صاف و ضخامت ۵/۱-۱ میکرون و داشتن کمتر از ده تیغه میانی مشخص میشود و میکروکنیدیوم تولید نمیکند.
به طور کلی درماتوفیتها را بر اساس محل زندگی در طبیعت، به سه گروه انسان دوست، حیوان دوست، خاک دوست تقسیم میکنند.
انواع انسان دوست: این درماتوفیتها در اصل انسان را آلوده میکنند اما گاهی ممکن است حیوانات را نیز آلوده کنند. این قارچها عفونتهای مزمن و نسبتاً خفیف ایجاد کرده و در محیط کشت کنیدیومهای کمی تولید میکنند و اغلب به سختی ریشه کن میشوند مانند M. audouinii و T. tonsurans و E. floccosum.
انواع حیوا
ن دوست: این درماتوفیتها، معمولاً حیوانات را آلوده میکنند اما ممکن است گهگاه انسان را نیز آلوده کنند. این قارچها واکنشهای التهابی مشخصی را ایجاد کرده و عفونتهای ناشی از آنها در مدت کوتاهی بهبود مییابند مانند M. canis و T. mentagrophytes.
انواع خاک دوست: این درماتوفیتها در اصل با مواد کراتینه همچون مو، پر، پشم در ارتباط هستند که این مواد اغلب در حین تجزیه بافتهای حیوانات به وجود میآیند. این گروه ممکن است در انسان یا حیوان نیز ایجاد بیماری کنند. این قارچها واکنشهای التهابی مشخصی را تولید نموده که ممکن است به صورت خود به خودی درمان شوند اما برخی اوقات زخمهایی را از خود به جا میگذارند مانند M. gypseum (۸۹)
تمایز بین درماتوفیت های حیوان دوست و خاک دوست بر پایه تجزیه و تحلیل های اکولوژیکی بوده و در برخی موارد این اختلاف چندان آشکار نیست. گونه های خاصی از درماتوفیت های حیوان دوست ممکن است از خاک جدا شوند.
هم چنین درماتوفیت های خاک دوست نظیر میکروسپوروم جیپسیوم که پتانسیل عفونت زایی را دارند بر روی مواد کراتینه رشد نموده و از نظر اکولوژیکی با انواع حیوان دوست، هم پوشانی دارند. تنها اختلاف آن ها با انواع حیوان دوست، بقای طولانی مدتشان در خاک می باشد.(۸۹)
در صورت ابتلا میزبانان به عوامل درماتوفیتی بیگانه (مثلاً ابتلا انسان به درماتوفیتهای خاک دوست و حیوان دوست) پاسخهای التهابی به علت ساخته شدن متابولیتها و آنزیمهای بیگانهای که جذب پوست گشته و سیستم ایمنی را تحریک میسازند، مشخصتر و حادتر خواهند بود. هر چند قابلیت هضم کراتین در تمام درماتوفیتها وجود دارد ولی به علل ناشناختهای هر یک از سه جنس درماتوفیتی قسمتهای خاصی از پوست را مورد تهاجم خود قرار میدهند. به عبارت بهتر در حالیکه گونههای ترایکوفایتون قادر هستند ایجاد عفونت در پوست، مو و ناخن را نمایند، معمولاً میکروسپورومها ناخن و اپیدرموفایتون مو را گرفتار نمیسازند که شاید این امر به علت کمبود آنزیمهای مورد نیاز و یا نیازهای تغذیهای آنها باشد.(۸۶)