اختلال دو قطبی از دیدگاه روانشناختی

 

اختلال دو قطبی

افراد مبتلا به اختلال دو قطبی[۱]که قبلاً به مانیک – دپرسیون معروف بود نوسانات خلقی از سر خوشی تا افسردگی عمیق دارند. در حالت سرخوشی یا مرحله مانیک  فرد ممکن است بر انگیختگی یا حماقت شدید نشان دهد. فرد مانیک ممکن است قضاوت ضعیف نشان دهد مایملک خود را تخریب کند یا دارایی‌های گران خود را از دست بدهد. افراد اغلب آدمهای مانیک را خشن و مزاحم می‌دانند و از آنها دوری می‌کنند. آنها اغلب در آمیزش جنسی افراط می‌کنند وبه قدری بی قرارهستند که نمی‌توانند آرام بنشینند یا خوب بخوابند. آنها معمولاً سریع صحبت می‌کند و از یک موضوع به موضوع دیگر می‌پرند (نوید و راتوس، ۱۳۸۹).

افسردگی روی دیگراین سکه است.افراد مبتلا به اختلال دوقطبی درمرحله افسردگی، خلق پایین دارند،اغلب بیش از اندازه معمول می‌خوابند و احساس بی حالی می‌کنند امکان داردکه از لحاظ اجتماعی منزوی و تحریک پذیر شوند. برخی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی وقتی که خلق از مرحله سرخوشی به سمت افسردگی پیش می‌رود دست به خودکشی می‌زنند (نوید و راتوس، ۱۳۸۹).

 

 

اختلالهای افسردگی

متخصصان سلامت روانی دونوع جدی افسردگی رامتمایزمی کنند.اختلال افسردگی اساسی ۱،دوره‌های نشانه‌های افسردگی حاد،اماکوتاه مدت شامل می شود.افرادمبتلابه اختلال افسرده خوبی ۲،ازسوی دیگر،باافسردگی مزمن اما نه چندان شدیددست به گریبان هستند.متخصص بالینی درصورتی تشخیص اختلال افسرده خوبی می دهدکه این نشانه‌های افسردگی ملایم حداقل ۲سال دربزرگسالان ویک سال قدری بیشتردرکودکان ادامه یافته باشند.

 

انواع افسردگی

علاوه برشاخصهایی که برای توصیف دوره‌های ومنیک به کاربرده می شوند، اصطلاحاتی وجوددارندکه فقط برای توصیف ماهیت دوره‌های افسردگی مورداستفاده قرارمی گیرند.افرادی که دوره‌های افسردگی شان ویژگیهای مالیخولیایی دارند،علاقه خودرا در اغلب فعالیتها از دست می دهند و یا به سختی می توانندبه رویدادهایی درزندگی شان که معمولاًلذت بخش هستندواکنش نشان دهند.برای افرادمبتلابه این نوع افسردگی، صبح زمان بسیارسختی ازروزاست.آنهاممکن است خیلی زودترازمعمول بیدارشوند،هنگام صبح احساس دلنتگی بیشتری کنندودرطول روزباچندنشانه دیگر،نظیربی قراری یاکندی روانی –حرکتی، اختلال اشتهای قابل توجه، وگناه شدیدیا بی مورد،دست به گریبان باشند.

افرادی که دوره‌های آنهاالگوی فصلی[۲] رانشان می دهند،هرسال درزمان یکسانی، به مدت ۲ماه درپاییزیازمستان دچاردوره افسردگی می شوند،امابعداًبه عملکردطبیعی برمی گردند. آنها در طول این دوره‌ها،بی انرژی هستند،بیش ازحدمی خوابند،پرخوری می کنندوبه کربوهیدراتهاعلاقه دارند.تعدادی ازپژوهشگران اعلام کردندکه تغییردرریتم‌های زیستی مرتبط باتغییرات فصلی درمقدارنورروز،موجب افسردگی دراین افرادمی شود.درواقع،این نوع اختلال افسردگی اساسی بیشتر در افرادی که درنواحی دورازاستوامانندایالتهای شمالی زندگی می کنندکه آفتاب کمتراست تشخیص داده می شود. میزان شیوع وروند این اختلال، اختلال افسردگی اساسی اختلال روانی نسبتاشایعی است ازهر ۱۰۰نفر تقریبا ۱۳مرد و۲۱زن درمقطعی اززندگی خودبه این اختلال مبتلامی شوند (کسلر وهمکاران، ۱۹۹۴، به نقل از‌هالجین و ویتبورن، ۲۰۰۳؛ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۶).

نوشته دیگر :   ۰ تا ۱۰۰ آزمایشگاه را از ما بخواهید

دربین بزرگسالان بالای ۶۵ سال میزان شیوع ۱تا۳درصد برآورد شده است اما۱۵تا۲۵درصد افراد سالخورده ای که درجامعه زندگی می کنند به نشانه‌های مهم افسردگی دچار هستند آنهایی که به میزان بالاتری به افسردگی مبتلا هستند معمولا مسن ترند(بالای ۷۵ سال)ودرمراکز مراقبت ازبیماران حاد یامزمن به سرمی برند وبه احتمال زیاد وقتی که جوانتر بودند افسردگی داشته اند ظاهرشدن نشانه‌های افسردگی اساسی درافراد سالخوررده بانشانه‌های بزرگسالان جوانترتفاوت دارد درافراد سالخورده نشانه‌های تنی آشکارترند ازاین گذشته افرادسالخورده کمتر می گویندکه دستخوش پریشانی روانی هستند(هالجین و ویتبورن، ۲۰۰۳؛ترجمه سیدمحمدی، ۱۳۸۶).

پژوهشگران بعد ازبررسی روند اختلال افسردگی اساسی به این تنیجه رسیدند که افسردگی اختلال ناهمگنی است که روندهای متعددی دارد. تقریباً ۴۰/۰ افرادی که یک دوره افسردگی اساسی داشته اند، هرگز دوره ی دیگری نداشته اند،بدین معنی که تقریباً ۶۰/۰ دوره دوم خواهند داشت ازبین آنهایی که دو دوره را تجربه کرده اند، ۷۰/۰ دوره سوم خواهند داشت واز بین آنهایی که سه دوره داشته اند ۹۰/۰ دوره چهارم خواهند داشت(‌هالجین و ویتبورن، ۲۰۰۳؛ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۶).

 

 

ویژگی‌های تشخیصی

این تشخیص در مورد افرادی مقرر می‌شود که با یک دوره افسردگی اساسی با دوره‌های مکرری داشته اند که دو ماه یا بیشتر بین دوره‌ها فاصله بوده است.دوره افسردگی اساسی با اختلال دیگری بهتر توجیه نمی شود. فرد هیچ گاه دوره منیک، آمیخته، یا هیپومانیک (مانی خفیف) نداشته است (‌هالجین و ویتبورن، ۲۰۰۳؛ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۶).

 

[۱] – bipolar disorder

[۲] -Seasonal pattern